جمعه مسابقه استانی کاراته بود

ماام از ساعت هشت رفتیم و تا بعد از ظهر اونجا درگیر بودیم

یه ذره استرس و هیجان و خستگی داشتیم ولی میرزید

البته بیشترین استرسش اونموقعی بود که داورا میخواستن پرچم قرمز یا آبی رو بیارن بالا

من که تو اون لحظه دلهره آور بدنم میلرزید

ولی آخرش خوب تموم شد.با این که هنوزم باورم نمیشه ولی اول شدم

ولی قسمت بدش جدولبندی افتضاحشون بود.

چون هم ما مجبور شدیم سه باار کاتا بزنیم هم منو آخرین بار با بهترین دوستم تو باشگاه انداختن

که در اصل این کار اشتباه بود

البته ما هر دومون کارمون خیلی خیلی خوب بود

سخت بود ولی شیرین بود

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها